کارفکر

چطور یادداشت را خلاصه کنیم؟

چطور خلاصه برداری کنیم؟

فهرست

خلاصه کردن و بهره برداری از یادداشت دقیقا جایی است که حتی حرفه‌ای ها هم گاهی اشتباه می‌کنند. در بخش عصاره گیری کتاب ساختن مغز دوم اثر تیاگو فورته روش‌ خلاصه برداری بسیار کاربردی معرفی شده است که در ادامه میخوانید.

یادداشت برداری کوانتومی: نحوه ایجاد یادداشت برای آینده نامشخص

این جایی است که حتی قوی‌ترین یادداشت‌برداران نیز معمولا متوقف می‌شوند. آنها مطمئن نیستند که در مرحله بعد چه کاری انجام دهند. آنها دانش جذابی را جمع‌آوری کرده‌اند، اما به جایی نرسیده است. یادداشت های ما چیزهایی برای استفاده هستند، نه فقط چیزهایی برای جمع آوری.
باید بتوانید چیزی را به سرعت ذخیره کنید و اصلاحات آینده را برای بعد ذخیره کنید.
از این نظر، یادداشت برداری مانند سفر در زمان است – شما بسته هایی از دانش را در طول زمان برای خودِ آینده‌تان ارسال می کنید.
شما احتمالاً کتاب‌ها، مقاله‌ها، ویدیوها و پست‌های رسانه‌های اجتماعی پر از ایده‌‌های جالب مصرف می‌کنید، اما چه شانسی دارید که بتوانید هر توصیه‌ای را در همان لحظه عملی کنید؟ چقدر احتمال دارد که زندگی به شکل یک بحران در محل کار، یک جلسه فوری در مدرسه فرزندتان یا یک سرماخوردگی غیرمنتظره مداخله کند؟ طبق تجربه من، زندگی دائماً ما را از اولویت‌هایمان هل می دهد و دور می کند. هر چه بیشتر مصمم باشیم که تمرکز کنیم و کاری را انجام دهیم، زندگی با تهاجمی بیشتری تمایل دارد تا شرایط اضطراری و تاخیر را در چهره ما ایجاد کند.

وظیفه شما به‌عنوان یک یادداشت‌نویس این است که یادداشت‌هایی را که در مورد چیزهایی که کشف می‌کنید، به گونه‌ای حفظ کنید که بتوانند از سفر به آینده جان سالم به در ببرند. به این ترتیب، هیجان و اشتیاق شما برای دانش به جای محو شدن، به مرور زمان افزایش می یابد.

قابلیت کشف – حلقه مفقوده در یادداشت برداری مفید

مهم‌ترین عامل در مورد اینکه آیا یادداشت‌های شما می‌توانند در این سفر به آینده زنده بمانند یا خیر، قابلیت کشف‌پذیری آن‌ها است، چقدر آسان می‌توان محتوای آنها را کشف کرد و به نکات خاصی که فوراً مفید هستند دسترسی داشت … درجه ای که می توان یک قطعه از محتوا یا اطلاعات را در جستجوی یک فایل، پایگاه داده یا سایر سیستم های اطلاعاتی یافت.
قابلیت کشف عنصری است که اغلب در یادداشت های افراد گم می شود
برای افزایش قابلیت کشف یادداشت‌هایتان، می‌توانیم به عادت ساده‌ای که احتمالاً از مدرسه به خاطر دارید روی آوریم: برجسته کردن مهم‌ترین نکات.
آینده خود را به عنوان یک مشتری تصور کنید. او مطمئنا بی حوصله و بسیار شلوغ خواهد بود. او وقت نخواهد داشت که صفحه به صفحه جزئیات را برای یافتن جواهرات پنهان بررسی کند. این وظیفه شماست که او را بر اساس ارزش یادداشت هایی که اکنون می گیرید، «بفروشید». ممکن است خود آینده شما فقط چند دقیقه قبل از شروع جلسه فرصت داشته باشد تا به سرعت یادداشت های خود را برای مرجع مورد نیاز جستجو کند. از این نظر، هر یادداشت مانند محصولی است که شما به نفع آن مشتری آینده ایجاد می کنید. اگر او آن را نخرد، فکر نمی‌کند که ارزش تلاش برای مرور یادداشت‌های گذشته را دارد، آنگاه تمام ارزش کاری که اکنون انجام می‌دهید از بین خواهد رفت.

این به پارادوکسی اشاره می کند که بسیاری از مردم هنگام یادداشت برداری تجربه می کنند: هرچه یادداشت های بیشتری جمع آوری کنند، حجم اطلاعات بیشتر می شود، زمان و تلاش بیشتری برای مرور همه آنها صرف می شود و زمان کمتری برای انجام دادن نیاز است. بنابراین. به طرز متناقضی، هر چه یادداشت‌های بیشتری جمع آوری کنند، کمتر قابل کشف می شوند!
هنگام برقراری ارتباط با یک فرد بسیار شلوغ، بسیار بی‌حوصله و بسیار مهم چه می کنید؟ شما پیام خود را به نکات کلیدی و گام‌های اجرایی خلاصه می‌کنید. وقتی ایمیلی را برای رئیس خود ارسال می کنید، درخواست خود را در جایی نزدیک به پایین دیوار عظیم متنی دفن نمی کنید. شما فوری‌ترین سوالاتی را که نیاز دارید او به آنها پاسخ دهد درست در بالای ایمیل شناسایی می‌کنید. هنگامی که شما در حال ارائه یک سخنرانی به رهبری سازمان خود هستید، ساعت‌ها حرف نمی‌زنید. شما جزئیات غیرضروری را کنار می گذارید و مستقیماً سر اصل مطلب می روید.

هایلایت نسخه ۲.۰: تکنیک خلاصه سازی پیشرو

این تکنیک ساده است: شما نکات اصلی یک نت را برجسته می‌کنید، و سپس نقاط اصلی آن نکات برجسته را برجسته می‌کنید، و به همین ترتیب، ماهیت یک نت را در چندین «لایه» عصاره‌گیری می‌کنید. هر یک از این لایه‌ها از نوع متفاوتی از قالب‌بندی استفاده می‌کنند تا بتوانید به راحتی آنها را از هم جدا کنید.

یک قانون کلی مفید این است که =ر لایه برجسته نباید بیش از ۱۰ تا ۲۰ درصد از لایه قبلی را شامل شود.

در اینجا یک تصویر از چهار لایه خلاصه سازی پیشرو ملاحظه می‌کنید:

لایه اول: ذخیره کردن یادداشت
این همان چیزی است که من آن را “لایه یک” می نامم. تکه های متنی که در ابتدا در یادداشت های من ثبت شد. توجه داشته باشید که من کل مقاله را ذخیره نکردم، فقط چند گزیده کلیدی بسیار ساده تر. اگر من نیاز به دانستن جزئیات کامل داشته باشم، پیوند مقاله اصلی را دقیقاً در پایین صفحه دارم. اگر کلماتی را حذف کردید «…» بگذارید که بدانید بخشی از پاراگراف را حذف کرده‌اید.

لایه دوم: بولد کردن
برای افزایش قابلیت کشف این یادداشت، باید لایه دوم عصاره‌گیری را اضافه کنم. من معمولاً این کار را زمانی انجام می‌دهم که وقت آزاد دارم در زمان استراحت یا عصرها یا آخر هفته‌ها، وقتی در حین کار روی پروژه‌های دیگر با یادداشت مواجه می‌شوم، یا وقتی انرژی برای کار متمرکزتر ندارم. تنها کاری که باید انجام دهم این است که نکات اصلی داخل یادداشت را پررنگ کند. این می‌تواند شامل کلیدواژه‌هایی باشد که نکاتی را درباره این متن ارائه می‌دهند، عباراتی که آنچه نویسنده اصلی می‌خواست بگوید را نشان می‌دهد، یا جملاتی که به‌ویژه با من طنین‌انداز شده‌اند، حتی اگر نتوانم دلیل آن را توضیح دهم. با نگاهی به قسمت‌های پررنگ همان یادداشت زیر، می‌توانید متوجه شوید که چقدر راحت‌تر می‌توان با نگاه کردن به آن قسمت‌ها، به‌سرعت ماهیت این یادداشت را درک کرد؟

لایه سوم: هایلایت کردن
اما هنوز تمام نشده است! برای یادداشت هایی که به خصوص طولانی، جالب یا ارزشمند هستند، گاهی اوقات ارزش افزودن لایه سوم هایلایت را دارد. من توصیه می‌کنم از ویژگی «هایلایت» ارائه‌شده توسط اکثر برنامه‌های یادداشت استفاده کنید، که جملات را به رنگ زرد روشن رنگ می‌کند، درست مانند ماژیک‌های فسفری که در مدرسه استفاده می‌کردیم (که در زیر به رنگ خاکستری روشن ظاهر می‌شوند). اگر برنامه یادداشت‌های شما ویژگی برجسته‌سازی ندارد، می‌توانید به جای آن از خط کشی یا نوع دیگری از قالب‌بندی استفاده کنید. فقط به قسمت های پررنگی که در لایه دو شناسایی کردید نگاه کنید و فقط جالب ترین و شگفت انگیزترین آن نکات را برجسته کنید.

لایه چهارم: خلاصه مدیریتی
یک لایه دیگر وجود دارد که می توانیم اضافه کنیم، اگرچه به ندرت مورد نیاز است. فقط برای منابع بسیار کمی که واقعاً منحصر به فرد و ارزشمند هستند، یک “خلاصه اجرایی” را در بالای یادداشت با چند نکته که مقاله را به زبان خودم خلاصه می کند، اضافه می کنم. بهترین نشانه نیاز به لایه چهارم زمانی است که متوجه می شوم بارها و بارها از یک یادداشت بازدید می کنم و به وضوح نشان می دهد که یکی از ==سنگ بنای تفکر من== است. توصیه می‌کنم از بولت پوینت استفاده کنید تا خودتان را تشویق کنید که این خلاصه اجرایی را مختصر کنید. از کلمات خود استفاده کنید، هر اصطلاح غیرمعمولی را که استفاده می کنید تعریف کنید، و به این فکر کنید که چگونه خود آینده شما، که ممکن است چیزی در مورد این منبع به خاطر نداشته باشد، آنچه را که می نویسید تفسیر کند.

برجسته کردن گاهی اوقات ممکن است خطرناک باشد. ممکن است تعجب کنید، “آیا تصمیم درستی در مورد اینکه کدام نکات مهم هستند یا این منبع چیست؟” لایه های متعدد خلاصه سازی پیشرو مانند یک شبکه ایمنی هستند. اگر در مسیر اشتباه رفتید یا اشتباه کردید، همیشه می توانید به نسخه اصلی برگردید و دوباره امتحان کنید. هیچ چیز فراموش یا حذف نمی شود.
خلاصه سازی پیشرو به شما کمک می کند به جای صرف زمان زیاد برای برچسب گذاری، پیوند دادن یا سایر ویژگی های پیشرفته ارائه شده توسط ابزارهای مدیریت اطلاعات، بر روی محتوا و ارائه یادداشت های خود تمرکز کنید. این یک کار عملی و آسان را به شما می دهد که حتی زمانی که انرژی لازم برای انجام کارهای چالش برانگیزتر را ندارید به ارزش افزوده می شود. مهمتر از همه، توجه شما را به محتوای مطالبی که می خوانید یا یاد می گیرید، حفظ می کند، چیزی که در دراز مدت اهمیت دارد.

خلاصه سازی پیش‌رو روشی برای به خاطر سپردن تا حد امکان نیست، بلکه روشی برای فراموش کردن تا حد امکان است. همانطور که ایده های خود را عصاره گیری میکنید، آنها به طور طبیعی بهبود می یابند، زیرا وقتی بخش های صرفا خوب را رها می کنید، قسمت های عالی می توانند درخشان تر بدرخشند.

📬 عضویت در خبرنامه کارفکر

ایمیل‌تان را وارید کنید و مشترک خبرنامه کارفکر شوید. هر هفته یک مطلب درباره ساختن مغز دوم دریافت خواهید کرد.